فقط حرفه ای ها به معماری برند توجه میکنند.

اگر به دنبال برند سازی و  توسعه کسب و کارتان هستید، این مقاله پر طرفدار را از دست ندهید.

چرا معماری برند مهم است؟

خلق یک برند، زمان و بودجه خاص خودش را میطلبد و چون همه ما ارزش برند بودن را میدانیم طبیعتا سرمایه گذاری های لازم را برای برند شدن انجام میدهیم. منتها موضوع جایی دردناک میشود که متوجه میشویم مسیر را از ابتدا اشتباه آمده ایم و تمام هزینه هایی که انجام داده ایم بی فایده بوده.

قبل از برند سازی برای اینکه جلوی ضررها را بگیریم و مطمئن شویم که در مسیر درستی قدم بر میداریم به یک نقشه راه نیاز داریم و  معماری برند همان نقشه راه برندینگ است.

معماری برند چیست؟

به طور کلی معماری برند رابطه بین شرکت اصلی(برند مادر) و سایر محصولات و خدمات که در اینجا (زیر برند) نامیده میشوند را مشخص میکند. معماری برند باعث میشود که مدیران، کارکنان داخل شرکت و هم مشتریان ساختار برند و ارزش ها را به صورت شفاف بدانند و دچار گیجی نشوند.

انواع معماری برند:

1) معماری خوشه ای (برند های وابسته)

در این روش برند مادر شامل چند زیر برند است منتها زیر برند ها خیلی مستقل عمل نمیکنند.

در معماری خوشه ای زیر برند ها همیشه تلاش میکنند تا نام برند مادر را قوی تر کنند و برای اینکه این اتفاق بیفتد نام زیر برند ها طوری انتخاب میشود که برند مادر در ذهن مخاطب تداعی شود.

به طور مثال: برند اپل محصولات خود را طوری نامگذاری میکند که مخاطب متوجه میشود که این محصولات متعلق به اپل هستند.

برخی از محصولات اپل: آی فون، آی پاد، اپل واچ، اپل تی وی

2) معماری نقطه ای (برندهای مستقل)

در این مدل تمام زیر برند ها به صورت کاملا مستقل عمل میکنند به طوری که در بسیاری از مواقع

مخاطبان نمیدانند برندی که استفاده میکنند یک زیر برند از یک برند بزرگ تر است.

به طور مثال: گروه صنعتی گلرنگ به عنوان برند مادر، دارای بیش از پنجاه زیر برند است که میتوان به زیر برندهای سافتلن، اویلا، بایودنت، اکشن، افق کورش اشاره کرد.

3) معماری ترکیبی

برخی از برند ها از ترکیب معماری خوشه ای و نقطه ای استفاده میکنند به صورتی که برخی از زیر برند ها از نام و اعتبار برند مادر استفاده میکنند و برخی به صورت مستقل عمل میکنند.

به طور مثال کوکاکولا به عنوان برند اصلی محصولاتی با نام کوکاکولا، کوکا لایف و کوکا زیرو را تولید میکند و از طرفی محصولات فانتا و اسپرایت هم زیر برندهای کوکاکولا هستند که به صورت مستقل عمل میکنند.

معماری برند را طوری انتخاب کنید که مجبور نشوید تمام  مسیری که  رفته اید  را برگردید.

برای انتخاب معماری برند چه نکاتی را در نظر بگیریم؟

• میزان سرمایه گذاری

معماری خوشه ای( وابسته) بودجه و زمان کمتری برای برند سازی صرف می شود در حالی که در معماری نقطه ای( مستقل) هر کدام از زیر برندها  هویت متفاوتی دارند و جا انداختن محصول در بازار هزینه و انرژی بیشتری را می طلبد.

• نوع مخاطب

اگر زیر برندها، بازار هدف یکسانی داشته باشند معماری خوشه ای بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و اگر زیر برندها هر کدام بازار هدف متفاوتی را داشته باشند از معماری نقطه ای استفاده می شود.

• طبقه محصول

چنانچه محصولاتی یا خدماتی را که ارائه میدهید در طبقه یا زمینه کاری مشترکی هستند

میتوانید معماری خوشه ای (وابسته) را برگزینید و اگر محصولات در زمینه های کاری با موضوعات

کاملا متفاوت ارائه میشود باید از معماری نقطه ای ( مستقل) استفاده کرد.

• ریسک برند جدید

اگر  در حال حاظر برند خوبی  دارید و در کسب و کارتان محصول جدیدی را خلق می ‌کنید باید در نظر بگیرید که محصول جدید تا چه حد امکان از بین بردن نام و شهرت برند خوبی که اکنون دارید را خواهد داشت. هر چقدر میزان ریسک بالاتر باشد، به طبع برند جدید را نباید به برند اصلی و کنونی بچسبانید.

• رقابت در بازار

بحث رقابت در بازار بسیار در تصمیم‌ گیری در معماری برند موثر است. در بازارهای با رقابت بالا و رقابت شدید در مدت زمانی که میخواهید برند جدیدی را خلق کنید، جا بیندازند و بزرگش کنید از رقبا دنبال می شوید و آنها  میتوانند برند جدید را از بین ببرند.